نامه ای به ...

ساخت وبلاگ
 سلام,

خوبی؟ می دونم که این روزا معنی خوب بودن و فراموش کردی. می دونم که فکر می کنی واقعا مگه می شه خوب بود؟ اصلن خوب یعنی چی؟

مدتهاست که می خوام برات نامه بنویسم . یه وقتهایی از  سر دلتنگی, یه وقتهایی از سر غصه ای که برات می خورم و یه وقتهایی مثه الان از روی تنفر. اگه پونزده سال پیش یه نفر بهم می گفت یه روزی من قراره از تو متنفر بشم بهش می خندیدم و می گفت که ادم نفهمیه و منو نشناخته. من هرگز از "او" متفر نمی شم. ولی چند سالی هست که دوستت ندارم و برای همین هم ترکت کردم. اون وقتها فکر می کردم که اگه نباشم پیشت می بخشمت و دوباره برمی گردم بهت ولی اشتباه می کردم. حالا حس می کنم که نه تنها دوست ندارم بلکه ازت نفرت دارم. کتمان نمی کنم هنوز بوی تنت مستم می کنه, هنوز اسمت دگرگونم می کنه  و هنوز وقتی می خوام درموردت چیزی بگم بغض خفم می کنه ولی اینا همه نشات گرفته از خاطرات روزهایی که عاشقت بودم و بهت افتخار می کردم. 

به من خورده نگیر که چرا دوست ندارم دیگه. تقصیر خودت بود. به گذشته نگاه کن و ببین چه ها که نکردی؟ادمها کشتی ندیده گرفتم, نفسها بریدی صبوری کردم, فقیر ها رو فقیر تر و ضعیفها رو ضعیف تر کردی و من به خودم پیچیدمو و هیچی نگفتم. اسمونمو کبود و غبار الود کردی ولی دم بالا نیاوردم . خودت بگو چه نکردی؟ اگه بخوام بشمارم باید تا صب بنویسم و راستشو بخوای ازت می ترسم. الان می دونم که هر چی فکر کنم ازت بر می یاد...

نمی خوام نمک نشناس باشم. من در اغوش تو بزرگ شدم و شادها و بچهگیهامو توی سینه ی پهناور تو گذروندم. نمک نشناس نیستم و می دونم که زیبایی, با عظمتی و اصالت داری. نمک نشناس نیستم و می دونم که از جنگها و تجاوزها و ظلمها جون به در اوردی( نمی شه گفت جون سالم چرا که همه زخمها و دردهای امروز نشان همون تجاوز ها و دردهاست). نمک نشناس نیستم  و می دونم الان هم اگه دوباره خودتو بتکونی و دست به زانو بگیری می تونی مایه سر بلندی من باشی.

ولی تا اون موقع, وطنم, ایرانم, ازت نفرت دارم...

بهارانه...
ما را در سایت بهارانه دنبال می کنید

برچسب : نامه ای به خدا,نامه ای به معلم,نامه ای به دوست,نامه ای به مادر,نامه ای به رئیس جمهور,نامه ای به,نامه ای به معلم عزیزم,نامه ای به پدر,نامه ای به همسرم,نامه ای به شهید, نویسنده : mbahargoonea بازدید : 183 تاريخ : سه شنبه 16 شهريور 1395 ساعت: 7:04